شهرآرانیوز؛ زمانی که داوود میرباقری در سال ۱۳۷۰ فیلم نامهای با عنوان «خاری در گلو» را به صدا و سیما برد تا برای ساخت سریالی در قالب تله تئاتر مجوز ساخت بگیرد، دو سریال گرگها (۱۳۶۵) و رعنا (۱۳۷۰) را برای این سازمان کارکرده بود و حالا بنا داشت خود را در ژانر تاریخی-مذهبی محک بزند. خاری در گلو، عنوانی برگرفته از خطبه شقشقیه از نهج البلاغه بود که داستان آن با محوریت زندگی علی بن ابی طالب (ع) نوشته شده بود. اما نتیجه رفت و برگشتهای پیاپی فیلم نامه در مسیر اصلاحیه ها، سرنوشت ساخت یک تله تئاتر کوتاه چند قسمتی را به یک پروژه تصویری عظیم با پیش تولیدی مفصل تغییر داد.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که آن روزها به ریاست دکتر علی لاریجانی مدیریت میشد، از خلأ تولید اثری مذهبی، حرفهای و تأثیرگذار رنج میبرد و میرباقری که آن روزها جوانی سی وسه ساله بود، در حالی پیشنهاد تولید سریال امام علی (ع) را پذیرفت که از حساسیتهای ملی و مذهبی این اثر آگاه بود و میدانست هرگونه خطا در روایت و پرداخت، میتواند به اعتراض و واکنشهای جدی از سوی قشر مذهبی منجر شود.
در همان روزهایی که میرباقری و تیم تولید او، در برابر تک به تک دیالوگها و موقعیت های داستانی این مجموعه به دنبال تأیید و اطمینان برای آغاز تصویربرداری بودند، یک نسخه از فیلم نامه را برای بررسی و مطالعه در اختیار رهبر معظم انقلاب قراردادند. پس از آن، فیلم نامه در حالی به دست میرباقری برگشت که نظرات شخصی رهبر معظم انقلاب در زیر و بم بسیاری از دیالوگها قید شده بود و نهایتا در آخرین صفحه فیلم نامه به قلم ایشان نوشته شده بود: «موفق باشید» پس از آن بود که دلواپسیها تمام شد و پروژه به مرحله تصویربرداری رسید.
میرباقری در این اثر، اواخر دوره خلافت عثمان بن عفان تا پنج سال انتهایی و دوران خلافت و زندگی حضرت علی (ع) را روایت کرد و طی نوزده ماه با حضور ۱۲۰ بازیگر و هزارو ۵۰۰ هنرور، تصویربرداری آن را به پایان برد. اما آنچه این اثر را ماندگار و بی تکرار کرد، تلفیق عوامل گوناگونی بود که در نهایت به تجربه، مدیریت، مهارت و هوشمندی داوود میرباقری ختم میشد. دیالوگها نه تنها حاصل سالها تورق تاریخ و مطالعات گسترده میرباقری بود که از بار ادبی غنی و آهنگ کلام مؤثری نیز برخوردار بود.
ادبیات دیالوگها الهام گرفته از تاریخ بیهقی بود و پس از خلق از سوی داوود میرباقری با ظرافت و شاعرانگیهای حسین پناهی بازنویسی شده بود. هرچند پس از این اثر، میرباقری با ساخت سریال مختارنامه بار دیگر بر سر زبانها افتاد و هشت سال از عمر خود را صرف ساخت مختارنامه کرد، اما سریال امام علی (ع) انگار عیار ساخت سریالهای مذهبی در میان آثار ایرانی شده بود. موسیقی، صداگذاری، شیوه پرداخت مضامین و چاشنی تخیل و خرده روایتها که در بستر واقعیت تاریخی به خوبی قرار گرفته بود، در نهایت اثری را به جا گذاشته بود که شاید میرباقری هرگز نتواند خود را تکرار کند.
او که در کارنامه اش با آثاری همچون «آدم برفی» در مدیوم سینما «شاهگوش» و «دندون طلا» در مدیوم نمایش خانگی، توانمندی خود را در ساخت آثار کمدی نیز به رخ مخاطبانش کشیده بود، اما همچنان در ذهن هواداران وفادارش با آثاری همچون «معصومیت از دست رفته» و «مسافر ری» به یاد میآید.
تصویر قطام و مالک اشتر و ابن ملجم در عامه اذهان ایرانی همانی است که میرباقری خلق کرده بود و حالا که چشمها در انتظار اثر تازه او با عنوان «سلمان فارسی» نشسته است، گمان میرود در آیندهای نزدیک نیز تصاویر تازهای به حافظه تاریخی ایرانیان اضافه شود که این همان مهارت دیرینه میرباقری در تصویرسازی و روایتگری است.